معنی جزیره زیبای روسیه
حل جدول
یلاگین
جزیره روسیه
کوریل
ساخالین
جزیره قطب شمال روسیه
نوایا زاملیا
روسیه
بزرگترین کشور جهان
زیبای آمریکایی
برنده جایزه اسکار بهترین فیلم در سال 1999 میلادی
زیبای آمریکایی
فیلمی از سام مندس
لغت نامه دهخدا
روسیه. [سی ی َ] (اِخ) نامی است که بر امپراتوری وسیع تزارهااطلاق می شود و آن در اروپا و آسیا از سواحل دریای بالتیک تا سواحل اقیانوس کبیر ممتد بوده است. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). رجوع به روسیه ٔ شوروی شود.
روسیه. [ی َه ْ] (ص مرکب) مخفف روسیاه. کسی که بخاطر کارناروا که مرتکب شده شرمنده است:
گر به پیری دانش بدگوهران افزون شدی
روسیه تر نیستی هر روز ابلیس لعین.
منوچهری.
ای ز خجالت همه شبهای تو
روسیه از روز طربهای تو.
نظامی.
زن چو انگور و طفل بی گنهست
خام سرسبز و پخته روسیهت.
نظامی.
و رجوع به روسیاه شود.
فارسی به عربی
جزیره
واژه پیشنهادی
فرهنگ معین
(جَ رِ) [ع. جزیره] (اِ.) آبخوست، قطعه زمینی که گرداگرد آن را آب فرا گرفته باشد. ج. جزایر.
معادل ابجد
536